خلاصه و معرفي شخصيت هاي سريال(آب پريا)
من ميخوام سريال(آب پريا)كه17قسمت داره رو هر روز يك داستان قسمتشو بنويسم همراه عكس
ولي گفتم خوب لازمه قبلش يه توضيح كوچولو در باره داستان بدم و شخصيت هاشو معرفي كنم
توضيح داستان
4تا پري باهم خواهرن و نگهبانان آب و خاك و آسمان هستن
خواهر بزرگتر اسمش برف پري هست و 1500سال و خورده اي سن داره
اينم عكسش
برف پري نگهبان برف هاست و يجورايي مثل ننه سرما ميمونه
اسم خواهر دوم ابر پري هست و 999سالشه
اينم عكسش
ابرپري نگهبان ابر هاست و يه ابر داره كه از همه ابر ها بيشتر دوستش داره
اسم اون ابر ابرك هست و هميشه همراه ابرپريه
اسم خواهر سوم سبزپري هست و نميدونم چند سالشه
اينم عكسش
سبز پري نگهبان درختان و گياهان و گلها و طبيعته
اسم خواهر چهارم آب پري هست و نميدونم چند سالشه
اينم عكسش
آب پري نگهبان آب ها و رود خانه ها و دريا ها و اقيانوس هاست
شخصيت هاي ديگه
باد صبا كه همون باده و خواستگار ابر پريه
اينم عكسش
با ابر پري انداخته
بي بي اب پري كه مادربزرگ 4تا پريه و فوت كرده
اينم عكسش
داره يخ در بهشت ميريزه
اپوش ديو خشكسالي
اينم عكسش
اپوش يه ديو بدجنسه كه تو اقليم هاي خشك زندگي ميكنه و باغ و بستان رو تبديل به كوير و خارستون ميكنه
اين ديو يه دختر داره به اسم رشك پري
اينم عكسش
رشك پري يه دختره كه نصف وجودش ديوه و نصف ديگش پريه دليلشم اينه كه مادرش كه دخترخاله4تا پريه واپوش اونو با زور زنداني كرده و زنش كرده پريه ولي باباش ديوه
اسم مامانش پريشو هست كه فوت كرده از دست اپوش
شخصيت بعدي اسمش منوچهر بهار هست كه وقتي پريا به دلايلي كه بعدا ميفهمين به زمين اومدن خيلي كمكشون كرد
اينم عكسش
اين آقاي بهار باستان شناسه و يه خدمه داره به اسم فيروز
اينم عكسش
خيلي بامزست البته اونقدرا هم خدمه نيست
تو خونه ي آقاي بهار زندگي ميكنه
اينم يه عكس ديگه از فيروز كه با پري خانمهاست
شخصيت بعدي دختر آقاي بهار ناهيد هست
اينم عكسش
اين ناهيد خانم يه پسر داره به اسم سينا كهميشه نوه ي استاد بهار
اينم عكسش
شايد اينطوري زشت به نظر بياد ولي خيلي پسر بامزه و خوبيه
اسم باباي سينا يعني همون داماد استاد بهار كوروش هست
اينم عكسش
شخصيت بعدي عماد هست
اينم عكسش
اينا شخصيت هاي اصلي بودن با بقيه شخصيت ها هم تو قسمتي كه نقش دارن آشنا ميشيم
خلاصه داستان
اين سريال داستان چند پري رو روايت ميكنه(برف پري سبزپري ابر پري آب پري) كه براي نجات خواهرشون آب پري به زمين ميان
آب پري رو ديو خشكسالي(اپوش)زنداني كرده
هر سال روز سيزده بدر ابرپري و سبزپري و آب پري توي خونه يا همون قصر خواهر بزرگترشون برف پري دورهم جمع ميشن.آش چهل دانه چهل گياه ميخورن و باهم گل ميگن و گل ميشنون و درد دل ميكنن
اما امسال آب پري گرفتار چنگال اپوش شده و پيش اونا نيومده
سه خواهر بزرگتر(برف پري-ابرپري-سبز پري)براي نجات خواهر كوچيكترشون(آب پري)به زمين ميان وبا افراد جديد و مختلفي برخورد ميكنن و آشنا ميشن