ادامه قصه مداد رنگي ها
كناردست شادي مدادبعدي رسيد دستي كشيدبه نوكش باشادماني خنديد گفت من مدادسبزم به رنگ سبزچمن به رنگ برگ درخت رنگ گلاي دامن مدادبعدي زرده رنگ افتابگردونا رنگ گلابي وموز رنگ خورشيد زيبا زردميوه زردالو يازنبور تو كندو زردم مثل گندما رنگ جوجه كوچولو اون يكي رنگ هست بنفش رنگ گل بنفشه رنگ پوست بادمجون انگور خوشه خوشه منم رنگ صورتي رنگ زيبا و شاداب رنگ پلنگ صورتي نيلوفر تو مرداب سفيدمنم رنگ برف رنگ پنبه و دندون رنگ لباس عروس ياقنداي تو قندون اونكه مثل زغاله اسمش مداد سياست رنگ پر كلاغه رنگ چرخ ماشيناست واي انگاريادمون رفت رنگ خوب نارنجي رنگ برگاي پاييز اب هويج ونارنگي پريدازجعبه بيرون بازيه مدادرنگي باخنده گفت كه به به چه دخترزرنگي منم رنگ قهوه اي رنگ چوب درختا رنگ قهوه كاكائو رنگ چشماي بابا بقيه داستان رو تو مطلب بعدي دنبال كنيد